احوال شما  

سوال :  تنش‌های زرتشتی مسیحی در عصر ساسانیان چطوری بوده مگه ؟

جواب : عصر حکومت ساسانیان، عرصه‌ی زد و خورد میان فرق و ادیان گوناگون بود. در این میان نحوه‌ی برخورد جامعه و حکومت زرتشتی با مسیحیان قابل توجه است. از همان قرون آغازین میلادی پای مسیحیت به ایران نیز گشوده شد. مبلغین مسیحی به شهرها و نواحی مختلف ایران می‌رفتند تا پیام او را به همگان برسانند. هرچه زمان پیش‌تر می‌رفت، افراد بیشتری دین زرتشتی را رها می‌کردند و مسیحی می‌شدند. نَصرانیّت (یعنی مسیحیت) از زمان کنستانتین (امپراتور روم)، دین رسمی روم شد، و این عصر مصادف با حکومت شاپور دوم در ایران بود. از زمان رسمی شدنِ مسیحیت در اروپا، شاپور دوم سخت‌گیری، تعقیب و ستم به مسیحیان را آغاز کرد. چون آنان را همدل قیصر و دشمن خود می‌پنداشت. شاپور در (322 م) تعقیب و شکنجه مسیحیان را تشدید نمود. حتی بنابر منابع تاریخی، وی دو اسقف مسیحی را به جرم پرستش نکردن خورشید(همچون رسم زرتشتیان) اعدام نمود. در این عصر بسیاری از مسیحیان کشته شده، خون‌های بسیاری بر زمین ریخته شد مری بویس، زرتشتیان, باورها و آداب دینی آن‌ها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، 1391. ص 149-150-171

موبدان زرتشتی چنان نسبت به مسیحیان سختگیر بودند که وقتی یزدگرد اول در ابتدای حکومتش نسبت به مسیحیان خوشرفتاری می‌کرد، او را بزهگر نامیدندمری بویس، زرتشتیان, باورها و آداب دینی آن‌ها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، 1391، ص 151.  

ناگفته نماند که مسیحیان نیز بعضاً نسبت به زرتشتیان خشونت به خرج داده، دست به خرابکاری می‌گشودند. مثلاً یک کشیش مسیحی آتشکده‌ای را ویران نمود و یا برخی از مسیحیان به آتشکده‌ها حمله کرده؛ آتش مقدّس را خاموش می‌کردند. از سویی دیگر، بهرام پنجم (پادشاه ساسانی) به درخواست مهرشاپور موبد، به قبرستان‌های مسیحیان حمله کرد و قبرها را شکافت و جنازه‌های مسیحیان را از قبر بیرون کشید و روی زمین رها کرد و این رفتار زشت تا سال‌ها ادامه داشت مری بویس، زرتشتیان, باورها و آداب دینی آن‌ها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، 1391 ص 152

سال‌ها بعد ارمنستان(که مردمان آن همگی زرتشتی بودند)، به مسیحیت گروید. یزدگرد دوم، طی نامه‌ای به مردم دستور داد تا به آیین زرتشت بازگردند. اما کسی به دستور او توجهی نکرد مری بویس، زرتشتیان, باورها و آداب دینی آن‌ها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، 1391، ص 153 و حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، تهران: انتشارات دنیای کتاب، 1375. ج‏ 3 ص 2583.  

در این عصر مناظراتی هم میان مسیحیان و زرتشتیان صورت می‌گرفت مری بویس، زرتشتیان, باورها و آداب دینی آن‌ها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، 1391، ص 153-154-170-171.  

به هر صورت زرتشتیانی که مسیحی می‌شدند خود را مم به رعایت آداب و رسوم زرتشتی نمی‌دیدند. لذا این مسئله برای موبدان غیرقابل تحمل بودمری بویس، زرتشتیان, باورها و آداب دینی آن‌ها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، 1391، ص 170.  

نفوذ مسیحیت در ایرانِ عصر ساسانی، ناشی از پوسیدگی و از هم پاشیدگی درونی» جامعه ساسانی بود. موبدان و شاهان ساسانی برای متوقف نمودن گسترش مسیحیت، چاره‌ای جز شکنجه و کشتار ایرانیانِ مسیحی نداشتند. بسیاری از مستشرقین معتقدند که مسیحیت در آن دوره چنان ریشه دوانیده بود، كه اگر اسلام نرسیده بود، مسیحیت جایگزین آیین زردشت مى‏‌شد مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعى ایران، تهران: انتشارات نگاه، 1382. ج‏ 1 ص 497

از جمله مواردی که رخ داد مسیحیان به دست موبدان سنگسار شدند(به جرم ارتداد از دین زرتشتی و تبلیغ برای مسیحیت).  

خیلی شکنجه های دیگه هم بود که . بگذریم .  

مجازات‌هاى دیگرى نیز وجود داشت از قبیل توقیف اموال و.آرتور كرستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه: رشید یاسمى،‏ تهران: انتشارات دنیاى كتاب، ۱۳۶۸. ‏ص 416-۴۱۵.  

به هر صورت مجازات و تعقیب و آزار عیسویان (مسیحیان) توسط موبدان و شاهان ساسانی امری رایج بود آرتور كرستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه: رشید یاسمى،‏ تهران: انتشارات دنیاى كتاب، ۱۳۶۸.، ص 417-419.  

کتیبه‌های به جا مانده از عصر ساسانیان نیز این مسئله را تأیید می‌کنند. از جمله کرتیر (موبد بزرگ زرتشتی) در کتیبه‌ی سرمشهد، سطر 29-30 گویای این است که مسیحیانِ ایران به شدت توسط موبدان سرکوب شدند مری بویس، زرتشتیان, باورها و آداب دینی آن‌ها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، 1391، ص 141.  

ریشه‌ی این رفتارها این بود که موبدان زرتشتی، حضرت عیسی (علیه السلام) را پیامبری شیطانی می‌دانستند و حتی بعدها همین لقب را برای حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) نیز به کار بردند بنگرید به توهین‌ها و فحاشی‌های موبدان زرتشتی به پیامبران ادیان ابراهیمی».  

استاد عبدالحسین زرینکوب در کتاب دو قرن سکوت» اشاره می‌کند که بسیاری از خاندان‌های نامدار ایرانی در عصر ساسانیان، دین زرتشتی را رها کرده و به آیین مسیحیت گرویده بودند. با اینکه مسیحیان ایران از سوی موبدان زرتشتی تحت فشار، آزار و تعقیب قرار داشتند، اما این سختگیری‌ها موجب منع از گسترش مسیحیت در ایران نبود و این آیین با شدت و سرعت در حال فراگیر شدن بود عبدالحسین زرینکوب، دو قرن سکوت، تهران: انتشارات سخن، 1381. ص 279. 

ایشان می‌افزایند که هوشمندان قوم از آیین زرتشت سرخورده بودند و آیین تازه ای می‌جستند که جنبه اخلاقی و آن از دین زرتشت قوی تر باشد و رسم و آیین طبقاتی کهن را در هم فرو ریزد. نفوذی که آیین ترسا -مسیحیت- در این ایام در ایران یافته بود از همین جا بود» عبدالحسین زرینکوب، دو قرن سکوت، تهران: انتشارات سخن، 1381.، ص 81.  

مرحوم استاد زرینکوب از همین روی قائل به این نکته بودند که اکثر ایرانیان از روی اختیار و از سر شور و شوق به آیین مسلمانی ایمان آوردند بنگرید به مسلمان شدن اکثر ایرانیان از روی اختیار، گفتاری از عبدالحسین زرینکوب» و دفاعیه‌ی استاد زرینکوب پیرامون اسلام». 

آپ مرتبط 

 جامعه ساسانی از نظر عبدالحسین زرینکوب

http://j-shobhah.blogfa.com/post/1990

نظر شما چیه